خیلی بد است که آدم خود شیرین نباشد اما حس خودشیرینی داشته باشد!!! وقتی که می روی و می نشینی سر کلاسی که جلسه ی آخرش است و کلاس به آن عظمت و عزمت خالی است! و خوشبختانه کسی نیست که بیاید و بپرسد که کلاس هست یا نه که آنوقت تو بشوی خودشیرین جماعت. ولی ترسش هست با نزدیک شدن صدای پایی که به طرف کلاس می آید ترس تو هم بیشتر می شود. و کسی خریت نمی کند قطعا! جز من...
خب الان این چه فرقی می کند با موقعی که تنها نشسته بودم سر کلاس نبوده ی دکتر کاظمی؟!
و چرا نباید باز بپرسم شما استاد ما را ندیده اید؟!
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
*همه ی اینها را قبل از رسیدن نسیم که او هم به خاطر دل من آمده بود نوشتم... در عرض یک ربع!
ساغرجان اینجا ایرانه.ایرانی باش و لذت ببر. ایرانی واسه تشکیل شدن کلاس چونه نمیزنه.