«حقیقت مطلقی که شاسایی پذیر باشد وجود ندارد، چه، سرشت هر کس در داوری هایش تاثیر می گذارد. این سخن معنای گفته ی مشهور اوست [پروتاگوراس] که " انسان معیار همه ی چیزهاست".»
تاریخ فلسفه غرب - هالینگ دیل - ص 105
انگار همه چیز یه تکرار احمقانست!
ریحانه
چهارشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:31 ق.ظ
سلام . مطالب وبلاگتون بسیار جالب بود. اروزی موفقیت دارم برای شما
ساغر
پنج‌شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:48 ق.ظ
یه کم بیشتر توضیح میدی؟ اول که واژه ی تکرار رو دیدم فکر کردم به اون بخش های آخر کتاب رسیدی که جنبش های فلسفی جدید رو توضیح میده(و خیلی هاشون تقریبا همین حرفها رو زدند) بعد دیدم نهُ تو هم همون صفحات اولی مثل من (راستش قدری از حسادتم کم شد) برای همین الان نمیفهمم منظورت از تکرار چیه دقیقا؟ بگو تا منم بگم!!! D:
نمیدونم... یه شک قدیمی اه... ولی یه چیزی برام حل نمیشه... اگه واقعا مهم نیست پس اصلا واسه چی وبلاگ مینویسیم؟ واسه چی مینویسیم؟ یاد اون حرفایی افتادم که درباره ادبیات میگن. ادبیات و شعر هدف یا وسیله؟ حالا نوشتن هدف یا وسیله؟ اگه وسیله باشه به چه هدفی؟ اگه هدف باشه پس روی وبلاگ گذاشتنش چه معنایی داره؟ اصلا انگیزه ی نویسنده چی میشه؟ نمیدونم دارم قات میزنم باز... بیخیال من فعلا برم فلسفه مو بخونم دچار مشکلات درس هدف یا وسیله نشم دو ساعت دیگه امتحان داریما...! حالا واقعا به نظرت من تمام تلاشمو در هت رفع ابهام میکنم؟ به نظرت چقدر موفق بودم؟
واسه هیچی:D اینا همش مهملاته؛) آره، حداقل واسه من که می شه، دیگرانو نمی دونم!
سلام . مطالب وبلاگتون بسیار جالب بود. اروزی موفقیت دارم برای شما
یه کم بیشتر توضیح میدی؟
اول که واژه ی تکرار رو دیدم فکر کردم به اون بخش های آخر کتاب رسیدی که جنبش های فلسفی جدید رو توضیح میده(و خیلی هاشون تقریبا همین حرفها رو زدند) بعد دیدم نهُ تو هم همون صفحات اولی مثل من (راستش قدری از حسادتم کم شد) برای همین الان نمیفهمم منظورت از تکرار چیه دقیقا؟ بگو تا منم بگم!!! D:
اگه حوصله ی توضیح داشتم که بیشتر می نوشتم؛)
برو بابا ضد حال!اصلا برات مهم هستکه کسی بفهمه حرفهاتو؟ یا تو هم مثل منی؟
D:
تو که تمام تلاشتو در جهت رفع ابهام می کنی؛) واقعا به نظرت مهمه حالا؟
نمیدونم... یه شک قدیمی اه... ولی یه چیزی برام حل نمیشه... اگه واقعا مهم نیست پس اصلا واسه چی وبلاگ مینویسیم؟ واسه چی مینویسیم؟
یاد اون حرفایی افتادم که درباره ادبیات میگن. ادبیات و شعر هدف یا وسیله؟ حالا نوشتن هدف یا وسیله؟ اگه وسیله باشه به چه هدفی؟ اگه هدف باشه پس روی وبلاگ گذاشتنش چه معنایی داره؟ اصلا انگیزه ی نویسنده چی میشه؟
نمیدونم دارم قات میزنم باز... بیخیال من فعلا برم فلسفه مو بخونم دچار مشکلات درس هدف یا وسیله نشم دو ساعت دیگه امتحان داریما...!
حالا واقعا به نظرت من تمام تلاشمو در هت رفع ابهام میکنم؟ به نظرت چقدر موفق بودم؟
واسه هیچی:D اینا همش مهملاته؛)
آره، حداقل واسه من که می شه، دیگرانو نمی دونم!
عزیزم امتحانا که تموم بشه می بینی که هیچ چیز تکراری نیست.دنیا دوباره زیبا و جذاب و ناب میشه. این نوعی از افسردگیه که مختص شبای امتحانه.
افسردگی من تا وقتی تو این دانشکده ام همیشگیه!